شاکلهٔ اقتصادِ قدیم بر عوامل تولید و سرمایه اُستوار بود؛ اما، قوام و دوام اقتصاد جدید منوط به یکپارچگی عوامل تولید، که من و شما هستیم؛ سرمایه، که باید فراهم کنیم؛ و از همه مُهمتر نوآوری است؛ که نوآوری را در بیشتر منابع همان حل خلاقِ مسئلهٔ کسبوکار تعریف کردهاند.
در فضای کسبوکار ایران، تمهید سرمایه و منابع، و استفاده از افرادِ ماهر برای شکلگیری و رُشد بُنگاهها بدیهی فرض شده است؛ اما، کسبِ مهارتهای نوآوری و تسلط بر متدولوژیهای رایج در حل مسئلههای کسبوکار مغفول مانده است. دقیقتر اگر بگوییم، مُتولیان بُنگاهها همچنان با همان دو عامل اقتصادِ قدیم در حال بازی کسبوکار در زمینِ اقتصاد جدید هستند؛ و مانند روز روشن است که اینگونه کسبوکارها شاید قوام بگیرد، اما دوام نخواهد داشت؛ و بیدی هستند که با هر بادی میلرزد.
بیشتر متولیان بُنگاهها همچنان در فضای قدیم سِیر میکنند؛ و از منظر ذهنی، مُتغیرهای مُحیطِ کسبوکار را ثابت فرض کردهاند؛ حال آنکه، تکنولوژیها بِروز میشوند، نوآوریهای غیرمنتظره ظهور میکنند، سطحِ استانداردها و شرایط پشتیبانی محصولات تغییر میکنند، بُنگاهها ناگزیر به ارتقای کیفیـت پاسخگـوییشان بـه مشتریان هستند، و لاجرم باید ویژگیها و کیفیـت محصولاتشان را ارتقا دهند، و مُدل قیمتگذاری و بدهبستانها را متعادل کنند، و بهطور مُستمر تغییر انتظارات مشتریان و نامُشتریانشان را رصد کنند، و حواسشان به تغییر سیاستهای حاکمان هم باشد؛ که اگر متوجه این موضوعات نباشند و خودشان را بِروز نکنند، حسابشان با کرامالکاتبین است!
هراکلیتوس تغییر را تنها اصل ثابتِ جهان میدانست. واقعیت آن است که تغییراتِ جهانِ امروز در قیاس با گذشتـهها سریـعتـر رُخ میدهد؛ و بُروز هر تغییر در مُحیطِ پیرامون بُنگاهها به شکلگیری گونهای تازه و مُتفاوت از مسئلههای کسبوکار مُنجر میشود. مسئلههایی که بُنگاهها باید حلشان کنند؛ و حل مسئلههای کسبوکار و تطبیقِ فعال با تغییراتِ محیط پیرامون نیازمند مهارت نوآوری یا مهارت حل مسئلهٔ پیچیدهٔ کسبوکار است.
مهارت حل مسئله، و اجرای دُرست و درمانِ راهحلها برای تمام بُنگاه و بهطور ویژه برای آژانسهای دیجیتال حیاتی است. بیشتر بُنگاهها گمان میکنند مسئلهشان را شناختهاند و صرفاً برای اجرای راهحل به آژانسهای دیجیتال مراجعه میکنند؛ حال آنکه، قاطبهٔ بُنگاهها صرفاً مُشکلشان را شناختهاند، و قسمتِ بدِ داستان آن است که مُشکل و مسئله را یکسان پنداشتهاند؛ که نیستند!
حکایت مُشکل و مسئله جُداست؛ و آژانسهای کاربلد در گامِ اوًل تلاش میکنند مُشکلِ مُشتریانشان را بشناسند؛ و مُشکل را با متدولوژیهایی که پیشتر آموختهاند به مسئله تبدیل کنند. پس، فرآیندِ حل مسئلههای کسبوکار با کشف مُشکل، و تبدیل مُشکل به مسئله آغاز میشود. برای مثال، بیشتر بُنگاهها از کاهش یا عدم فروش محصولاتشان شکایت دارند؛ و معمولاً از آژانسهای دیجیتال میخواهند مسئله کسبوکارشان را که کاهش یا عدم فروش محصولشان است با راهکارهای دیجیتال حل کنند؛ اما، کاهش یا عدمِ فروش محصول، مسئله نیست؛ بلکه از گونهٔ مُشکل، بحران، و دغدغه است. آژانسهای دیجیتالی که سرشان به تنِشان میارزد هیچ راهکاری را در این مرحله به بُنگاهها ارایه نمیکنند؛ بلکه، در گامِ اوّل، علتِ کاهش یا عدم فروش محصول را با متدولوژیهای کشف مسئله کاوش میکنند. علتِ کاهش یا عدم فروش محصولات بُنگاه میتواند ناآگاهی مصرفکننده دربارهٔ توزیع محصول، عدم اعتماد مصرفکننده به بُنگاه، تجربه خرید ناموفق، مسئولیتگریزی بُنگاه درباره پُشتیبانی، قیمتگذاری نامُناسب، بستهبندی فاجعه، عرضه محصولات بهصرفهتر رقیبان، وجود محصولات جایگزین، یا تغییر نیاز مصرفکننده باشد؛ و تمرکز بر هرکُدام از اینها بهعُنوان مسئله کسبوکار میتواند مُشکل کاهش یا عدم فروش محصول را مرتفع کند. تیمهای کاربلد همانند پِزشکانِ حاذق، دارو و درمان را بدون مُعاینه بالینی و تشخیصِ علتالعللِ درد به مُخاطبشان حواله نمیکنند!
بُنگاههایی که مهارتهای نوآوری و حل مسئلههای کسبوکار را نمیدانند، و نمیخواهند که بدانند؛ حتی در جهل مُرکب هم نمیمانند، و بهمرور یا یکباره در پسکوچههای بازار گُم، و از ذهن مصرفکننده محو میشوند.
بُنگاههایی که مهارتهای نوآوری و حل مسئلههای کسبوکار را نمیدانند، و میخواهند که بدانند؛ امیدوار باشد که شاید با کسبِ نیمبندِ مهارتهای حل مسئله بتوانند لنگان خرکِ خویش به مقصد برسانند؛ اما نباید انتظار رُشد و ماندگاری طولانیمُدت داشته باشند.
بُنگاههایی که مهارتهای نوآوری و حل مسئلههای کسبوکار را میدانند، و میتوانند مسئلههای کسبوکارشان را حل کنند، به احتمال زیاد میتوانند اسبِ خِرد از گُنبد گردون بجهانند، و سهمِ باکیفیت بازار را تصاحب کنند و حالش را ببرند. نوش جانشان!
آژانس دیجیتال دارت در این هاگیر واگیر بر مقولهٔ نوآوری و حل خلاق مسئلههای کسبوکار، و استفاده دُرست از تکنولوژی مُتمرکز شده است؛ و در یکسال اخیر تلاش کرده از درسآموختهها برای حل مسئلههای خود، مُشتریان، و مردُمان استفاده کُند.
دارتِ جدید، علاوه بر توانمندیهای تبلیغات دیجیتال، مجموعهای کلینیکمحور است؛ و راهکارهای تبلیغات دیجیتال را صرفاً یکی از روشهای حل مسئلههای کسبوکار تلقی کرده است.
اصلِ تخطیناپذیرمان در آژانسِ دیجیتال دارت آن است که مسئلههای مُشتریانمان را پیش از حل، باید بهدُرستی کشف کنیم و بشناسیم تا گرفتارِ مسئلهنماها و شبهمسئلهها نشویم؛ و زمان و منابع و سرمایهٔ خود و مُشتریانمان را هدر ندهیم. باشد که چُنان شود!
جنابِ کرونا که گرفتارمان کرد؛ فکر کردیم گردآوری پروندهای ویژه دربارهٔ متدولوژیهای نوآوری و روشهای دُرست و درمان حل مسئلههای کسبوکار میتواند برای گوشهنشینها و خانهنشینها مُفید و شاید جذاب باشد. از اینرو پروندهای مُفصل مُشتمل بر دوازده مطلبِ مُستقل تدارک دیدیم که بهطور مُنظم از هفتهٔ دوّم فروردینماه ۹۹ در وبسایت دارت مُنتشر شُده است. البته، برداشتی آزاد از فحوای هر اپیزود نیز در لینکدین رسمی آژانس دیجیتال دارت مُنتشر شُده است. و اما اپیزودهای دوازدهگانه:
اپیزود ۱: دربارهٔ مسئله، فضای مسئله، و گونههای مسئله
اپیزود ۲: مرحلههای نوآوری، و گامهای حل مسئلههای کسبوکار
اپیزود ۳: متدولوژیهای نُهگانهٔ نوآوری و حل مسئلههای کسبوکار
اپیزود ۴: استراتژی اقیانـوس آبـی (۱)
اپیزود ۵: متدولوژی تفکر طراحی (۲)
اپیزود ۶: متدولوژی استارتآپِ ناب (۳)
اپیزود ۷: رویکردِ چابُک (۴)
اپیزود ۸: متدولوژیهای پیشنمونهسازی و طراحی اسپرینت (۵ و ۶)
اپیزود ۹: مُدلسازی کسبوکار (۷)
اپیزود ۱۰: متدولوژی هکِ رُشد (۸)
اپیزود ۱۱: رویکردِ نوآوری باز (۹)
اپیزود ۱۲: رویکرد منبعمحوری در برابر توانمندمحوری، و جمعبندی پروندهٔ حل مسئله کسبوکار!
Daart Digital Agency is a collection of knowledge-based, creative, supportive, and business-solving enthusiasts; And seeks to engage with companies to help improve or transform their business with “digital transformation” strategies and to use the “content innovation” approach to bring about tangible and desirable change in businesses.