پروندهٔ حل مسئلههای کسبوکار با تأکید بر متدولوژیهای نوآوری را با این پیشفرض طراحی و اجرا کردیم که زمانه تغییر کرده است و رفتارِ بیشترِ چیزهای اطرافمان اعم از چیزهای دیدنی و نادیدنی؛ محسوس و نامحسوس؛ ملموس و ناملموس؛ عینی و انتزاعی؛ و جاندار و بیجان با سُرعتی خیرهکننده و بیتوجه به پسند و ناپسندمان تغییر میکند. هراکلیتوسِ بینوا سالها پیش گفته بود که تغییر تنها اصل ثابت جهان است؛ اما، تغییر در آن دوران کجا، و تغییر در این دوران کُجا. سُرعتِ تغییر در این دوران چُنان است که بنیبشر به دُشواری میتواند این حجم از تغییر را درک کُند، بپذیرد، و در زمانی محدود با آن همسو و همنوا شود.
بُنگاهها در زُمرهٔ سیستمهای باز هستند، و قوام و دوامشان منوط به کسبِ منفعت در فضای کسبوکار است؛ که کسبِ منفعت ماحصلِ حل مسئلههای کسبوکار و عرضه محصول برای رفعِ مُشکلات و دفعِ دغدغهها و تأمینِ نظر مُشتریان است. چنانچه، مفهوم نفع[۱] را وسیعتر و عمیقتر از مفهوم سود[۲] تلقی کنیم، کسبِ منفعت فراتر از سودآوری، و ماحصل برقراری توازن میان خواستها و ارزشهای مُشتریان و بُنگاه و جامعه است.
قوامِ بُنگاهها منوط به کسبِ منفعت از قِبلِ انجامِ کارهایی مُشخص و مطلوب برای مُشتریان است؛ و دوامِ بُنگاهها منوط به ایجاد توازن میان خواستها و ارزشهای مطلوب برای بُنگاه و مُشتریان است؛ چراکه، رابطهٔ بُنگاه با مُشتریان برمبنای عرضه و تقاضای محصول شکل میگیرد. هدفِ مُشتریان از تقاضای محصول، رفع مُشکلاتی است که گرفتارشان کرده است؛ و هدفِ بُنگاهها از خلق و عرضهٔ محصول، کسبِ منفعت برای بقا و رُشد است؛ و محصول، ابزار و وسیلهٔ بُنگاهها برای رفعِ مُشکل مُشتریان و کسبِ منفعت برای بقا و رُشد است. محصول زبانِ مُشترکِ رایج در بازارهای کسبوکار است.
در گُذشتههای نهچندان دور، کسبِ منفعت از قِبل خلق و عرضهٔ محصول بهمراتب دستیافتنیتر بود. پیشترها، خلقِ محصول و کسبِ منفعت رابطهای مُستقیم با کُنترل منابع داشت؛ چراکه، بُنگاهها منابع را رُکنِ کسبوکار تعریف میکردند و فکر و ذکر و تلاش و تمرکزشان بر گردآوری مجموعهای از منابع با چهار ویژگی ارزشمندی[۳]، کمیابی[۴]، تقلیدناپذیری[۵]، و جایگزینناپذیری[۶] برای دستیابی به مزیـّت رقابتی بود؛ و قوام و دوام و تمایُزشان از رُقبا را منوط به گردآوری اینگونه منابع تلقی میکردند. رویکرد تمرکز بر منابعِ خاص در زمانهای کارکرد داشت که بازارها نسبتاً پایدار بودند، و دستیابی به مزیـّت رقابتی پایدار با گردآوری منابعِ کمیاب، تقلیدناپذیر، و جایگزینناپذیر هم شُدنی، و هم بهصرفه و صلاح بُنگاهها بود.
افولِ بازارهای نسبتاً پایدار و ظهور سریعِ بازارهای ناپایدار موجبِ تغییر در ماهیت، اهمیت، ساختار، کارکردها، و نظامهای ارزشی حاکم بر بازارها شُد؛ و بُنگاهها را وادار کرد دربارهٔ پیشفرضها و ذهنیتها و رفتارشان بازنگری کنند. هنگامیکه که همهچیزِ بازار تغییر میکند، ویژگیهای کمیابی، تقلیدناپذیری، و جایگزینناپذیری منابع نیز تغییر میکنند؛ و کارکردشان علیرغم اهمیتشان تغییر میکُند؛ و منابع مانند گُذشتهها نمیتوانند بهتنهایی مُتضمنِ شکلگیری و پایداری مزیـّت رقابتی باشند.
بُنگاهها بهجای تمرکز بر گردآوری منابعِ خاص باید بر توانمندیها[۷] متمرکز شوند. توانمندیها، پویا هستند؛ و بُنگاهها مُتناسب با تغییرات بیرونی میتوانند دربارهٔ کارکرد توانمندیها بازنگری کنند؛ یعنی، توانمندیها را بِروز کنند، یا برای کسبِ توانمندیهای تازهتر تلاش کنند؛ و جالبتر آنکه، توانمندیها بهعلت وابستگی به افراد و ساختار و بافتارِ[۸] بُنگاه علاوه بر کمیابی، تقلیدناپذیری، و جایگزینناپذیری، واجدِ ویژگی تطبیقپذیری[۹] با تغییرات محیط پیرامون بُنگاه نیز هستند. پس، بُنگاهها برای دوام و تمایز در بازارهای ناپایدار باید بر توانمندیها تمرکز کنند؛ و بهجای بالیدن به داراییشان، بهتر است به توانمندیشان بِنازند!
بُنگاهها در بازارهای نسبتاً پایدار با مسئلههای مُشخص روبرو هستند؛ و آنها را با راهحلهایی نسبتاً مُشخص حل میکنند؛ و بُنگاهها برمبنای اجرای سریعتر راهحلها مُتمایز میشوند؛ و اجرای دُرستِ راهحلها نیازمند دسترسی بُنگاه به منابعِ کمیاب، تقلیدناپذیر، و جایگزینناپذیر است؛ و جنگ در این بازار بر سر منابع است.
بُنگاهها در بازارهای ناپایدار بیشتر با مسئلههای نامُشخص و ساختارگُریز روبرو هستند؛ و ابتدا باید مسئلههای فاقد ساختار را به مسئلههای ساختارمند تبدیل، و بعدتر فرآیندِ حل مسئلههای کسبوکار را آغاز کنند؛ و بُنگاهها در بازارهای ناپایدار برمبنای توانمندی حل مسئلههای پیچیدهٔ کسبوکار مُتمایز میشوند؛ و جنگ در این بازار بر سر توانمندی حل مسئله است؛ و دسترسی به منابعِ کمیاب، تقلیدناپذیر، و جایگزینناپذیر در اینگونه بازارها چندان کارکردِ ندارد. البته، دسترسی به منـابـع برای قوام و دوامِ تمام بُنگاهها حیاتی است؛ اما، توانمندی استفاده از منابع حیاتیتر است، و تمایز و رُشد بُنگاهها منوط به شکلگیری دُرستِ توانمندیها و چگونگی استفاده از منابع برای حل دُرستِ مسئلههای کسبوکار اسـت.
مرحوم کریستیَنسِن مفهـوم «کارهـایی کـه بـایـد انجـام شونـد[۱۰]» را با این پیشفرض مُعرفی کرد که مُشتریان، محصولاتِ بُنگاهها اعم از کالا، خدمات، و راهکارها را نه برای خودِ محصول، که برای انجام کاری مُشخص، و رفع و دفعِ مُشکلات تهیه میکنند. محصول مُهم است؛ اما، ارزشِ مُستتر در بطن محصول مُهمتر است و بُنگاههایی که نتوانند ارزشی مُشخص و ملموس و مطلوب را در قالبِ محصولات به مُشتریانشان پیشنهاد کنند ماندگار نیستند، رُشدشان پیشکِش!
پس، بُنگاهها برای بقا و رُشد در بازارهای ناپایدار باید بتوانند ارزشی مُشخص را در قالب محصول خلق کنند، و ناگزیرند گامهای کشفِ فُرصت، فهمِ مُشکل، صورتبندی مسئلههای کسبوکار، ایدهپردازی، خلق محصول، و عرضهٔ محصول به مُشتریان را بهدُرستی اجرا کنند؛ که اجرای دُرستِ این گامها برای شکلگیری محصولی ارزشمند در بازارهای ناپایدار نیازمند کسبِ سه توانمندی یـادگیـری[۱۱]، نوآوری[۱۲]، و هـمنـواسازی[۱۳] است!
در این پرونده، بهطور مُشخص دربارهٔ ماهیت و گونههای مسئلههای کسبوکار، و توانمندی نوآوری و کاربُردهای متدولوژیهای نُهگانهٔ نوآوری در فرآیندِ حل مسئلههای کسبوکار صحبت کردیم؛ چراکه، توانمندی نوآوری و متدولوژیهای نوآوری همان کوکبی است که بُنگاهها را در سیاهی شبِ بازارهای ناپایدار بهسوی شکلگیری محصولی دُرست، و خلق ارزش برای تأمین نیازهای مُشتریان بینوا هدایت میکُند!
توانمندیهای یـادگیـری، نوآوری، و هـمنـواسازی مبنای تابآوری و کلیدِ رُشدِ بُنگاه در بازارهای ناپایدار هستند. در پروندههای بعدی دربارهٔ توانمندیهای مُکمل یادگیری و همنواسازی صحبت خواهیم کرد.
[۱]. Benefit
[۲]. Profit
[۳]. Valuable
[۴]. Rare
[۵]. Imperfectly Imitable
[۶]. Non-Substitutable
[۷]. Capabilities
[۸]. Context
[۹]. Adaptability
[۱۰]. Jobs To Be Done (JTBD)
[۱۱]. Learning Capability
[۱۲]. Innovation Capability
[۱۳]. Orchestration Capability
Daart Digital Agency is a collection of knowledge-based, creative, supportive, and business-solving enthusiasts; And seeks to engage with companies to help improve or transform their business with “digital transformation” strategies and to use the “content innovation” approach to bring about tangible and desirable change in businesses.